ایران و جهان

سوژه‌هایی که تنور «حقیقت» را گرم نگه داشت/ از سکوت تا هیاهو

خبرگزاری مهر -گروه هنر- نیوشا روزبان: سینمای مستند یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین بخش‌ها در هنر سینما است، در واقع یک کارگردان با آزادی عمل بیشتری که در این حوزه دارد به راحتی می‌تواند به سراغ موضوع‌هایی برود که سینمای داستانی چندان مجال پرداختن به آن را ندارد، این نوع از سینما همیشه مخاطبان خاص خود را داشته است و در این زمینه موفق نیز عمل کرده است. پردازش به موضوع‌های روز اجتماعی و سیاسی از طریق سینمای مستند بسیار تأثیرگذار است که معمولان مورد توجه سینمادوستان نیز قرار می‌گیرد.

در دومین گزارش از (یک دهه با خاطرات «سینما حقیقت») به سراغ دور هفتم و هشتم برگزاری جشنواره «سینماحقیقت» که در سال‌های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ برگزار شد، رفتیم، ۲ دوره‌ای که سرشار از موضوعات جدید و دست‌نخورده‌ای بود، فیلم‌هایی که جای خالی همه آن‌ها در این گزارش احساس می‌شود، اما به دلیل تعدد فیلم‌ها، همانند گزارش پیشین به ۵ اثر در هر دوره اشاره خواهیم کرد.

۱۳۹۲) جشنواره هفتم «سینماحقیقت»

در هفتمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» آثار بسیاری ارائه شد که هر کدام را می‌توان فیلمی شاخص در حوزه مستند دانست، از بین این آثار ۵ اثر را انتخاب کرده و با روایت کوتاهی از این آثار، سعی می‌کنیم تداعی خاطره‌ای برای مخاطبان سینما مستند باشد.

در این دوره به فیلم‌های «فیلم ناتمامی برای دختر سمیه» به کارگردانی مرتضی پایه‌شناس، «خونمردگی» به کارگردانی محمد کارت، «آخرین روزهای زمستان» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، «خاطراتی برای تمام فصول» به کارگردانی مرتضی رزاق کریمی و «در پناه بلوط» به کارگردانی مهدی نورمحمدی اشاره کرد.

فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه / مرتضی پایه شناس

«فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» به کارگردانی مرتضی پایه شناس جزو آثار متفاوتی است که در این دوره از جشنواره «سینماحقیقت» به نمایش درآمد، مستندی که داستان متفاوتی را روایت می‌کرد، این فیلم مستند به نوعی درباره سازمان مجاهدین خلق است، دختر مصطفی محمدی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، سوژه اصلی این فیلم مستند به شمار می‌رود، مردی که در تلاش است تا دختر ش سمیه را از اردوگاه اشرف نجات دهد.

در واقع سال‌ها قبل دختر او با نام سمیه به بهانه بازدید به اردوگاه اشرف می‌رود و دیگر بازگردانده نمی‌شود، مصطفی محمدی ۲۵ سال تلاش می‌کند تا دخترش را از اردوگاه اشرف خارج کند، اما جالب این است که بعد از این سال‌ها متوجه می‌شود، دخترش سمیه تمایلی به بازگشت از اردوگاه اشرف را ندارد.

خوب است بدانید که سمیه محمدی بعد از گذشت سال‌ها، از سازمان مجاهدین خلق جدا می‌شود و با پدر خود ملاقات می‌کند.

پایه‌شناس که «ملاقات پشت دیوار اشرف» را در کارنامه هنری خود دارد در هفتمین جشنواره «سینماحقیقت» موفق به دریافت تندیس جشنواره و دیپلم افتخار در بخش بهترین مستند سیاسی شد.

خون مردگی / محمد کارت

محمدکارت را این روزها با فیلم سینمایی «شنای پروانه» می‌شناسیم فیلمی که توانست مخاطبان بسیاری را در اوج شیوع ویروس کرونا به سینما کشاند، اما کارت پیش از این فیلم، آثار متعددی را در حوزه مستند تولید کرده است که از آن جمله می‌توان به «خونمردگی» اشاره کرد، این کارگردان با این مستند در هفتمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور داشت و توانست موفقیت‌هایی را نیز بدست آورد، البته این را هم باید بگوییم که محمد کارت در هشتمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» با مستند «بختک» حضور پیدا کرد که آن هم جزو مستندهای متفاوت و تأثیرگذار در سینمای ایران بود.

اما مستند «خونمردگی» یک مستند اجتماعی بود که توانست در هفتمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» سر و صدا کند، فیلم مستندی که نگاه آسیب شناسانه به زندگی جبرآمیز، فرهنگ لاتی و خشونت غالب برخی از جوانان جنوب شهر شیراز داشت.

این فیلم مستند توانست لوح تقدیر جشنواره «سینماحقیقت» را در بخش بهترین مستند اجتماعی به‌دست آورد.

یکی از نکات جالب توجه این فیلم مستند، این است که در سال جاری در پلتفرم‌های مختلف بارگذاری شده و توانست جزو پرمخاطب‌ترین مستندها در شبکه نمایش خانگی باشد.

آخرین روزهای زمستان / محمدحسین مهدویان

تجربه و موفقیت‌هایی که برخی از فیلمسازان در حوزه سینمای بلند به دست آوردند، نشان می‌دهد که اکثر فیلم‌سازانی که با سینمای مستند فعالیت خود را آغاز می‌کنند در حوزه سینمای بلند نیز موفق هستند.

از جمله این افراد می‌توان به محمدحسین مهدویان اشاره کرد، کارگردانی که با فیلم مستند «آخرین روزهای زمستان» توانست مخاطبان بسیاری را به سمت خود جلب کند، این کارگردان توانست در ادامه فعالیت‌های خود با اولین فیلم مستند سینمایی «ایستاده در غبار» مخاطبان خود را داشته باشد، البته این کارگردان با ورود به عرصه سینمای بلند، مستندسازی را فراموش نکرده و بازهم دست به تولید مستند زد.

مستند «آخرین روزهای زمستان» درباره شهید حسن باقری بود، که البته نسخه سریالی آن در ۱۰ قسمت ۵۰ دقیقه‌ای نیز تولید شده است. این مستند روایتگر زندگی شهید حسن باقری با نام واقعی غلامحسین افشردی از جوان‌ترین فرماندهان ایران در دوران جنگ ایران و عراق است که در هنگام شهادت سمت قائم مقامی فرمانده نیروی زمینی سپاه را برعهده داشت.

این مستند توانست تندیس جشنواره و دیپلم افتخار بخش بهترین مستند داستانی را دریافت کند.

خاطراتی برای تمام فصول / مصطفی رزاق کریمی

نام مصطفی رزاق کریمی برای مستنددوستان آشنا است، او مستندهای قابل توجهی را تولید کرده است که از آن جمله می‌توان به «یاد و یاد گار» و «بانو قدس ایران» اشاره کرد، البته مستند «خاطراتی برای تمام فصول» داستان اعزام مجروحان شیمیایی جنگ به اتریش برای مداوا را از ورود مجروحان به اتریش تا مراحل مداوای آنها به تصویر کشیده است، مستندی که توانست مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند.

جالب است بدانید در این مستند کارگردان سعی کرده است بعد از گذشت ۲۰ سال به سراغ پزشکان و البته مجروحان آن زمان رفته و با آنها مصاحبه کند، البته این را هم باید بگوییم که فیلمساز در آن دوران به عنوان مترجم در کنار مجروحانی که به اتریش انتقال داده می‌شدند، قرار داشت و توانسته بود تصاویری از روند درمان مجروحان بگیرد. که این تصاویر خود گویای همه چیز است.

این مستند توانست لوح تقدیر بهترین مستند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را دریافت کند.

در پناه بلوط / مهدی نورمحمدی

از جمله مستندهایی که می‌تواند برای مخاطبان جذاب باشد، آثاری است که درباره محیط زیست تولید می‌شود، مستندهایی که یا به یک منطقه و یا یک حیوان خاص می‌پردازد، مستند «در پناه بلوط» به کارگردانی مهدی نورمحمدی یکی از این مستندها به شمار می‌رود.

سوژه اصلی «در پناه بلوط» سنجاب ایرانی است، سنجاب‌هایی که در جنگل‌های بلوط استان ایلام زندگی می‌کنند، این را هم باید بگوییم که زندگی این سنجاب‌ها بی خطر نیست، سنجاب‌هایی که به دلیل وجود خطرهایی از سوی انسان‌ها شامل شکار و یا از بین بردن محیط زندگی آنها است در معرض انقراض قرار دارند.

«در پناه بلوط» توانست تندیس جشنواره و دیپلم افتخار بهترین فیلم مستند بلند جشنواره را دریافت کند.

۱۳۹۳) جشنواره هشتم «سینماحقیقت»

در هشتمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» نیز آثار بسیار خوبی به نمایش گذاشته شد، از بین این آثار ۵ فیلم مستند انتخاب شد تا خاطره تماشای این فیلم‌ها در آن دوره زنده شود. این فیلم‌ها عبارتند از «آتلان» به کارگردانی معین کریم‌الدینی، «چنارستان» به کارگردانی هادی آفریده، «من می‌خوام شاه باشم» به کارگردانی مهدی گنجی، «جایی برای زندگی» به کارگردانی محسن استادعلی و «شش قرن و شش سال» به کارگردانی مجتبی میرتهماسب.

آتلان / معین کریم‌الدینی

فیلم مستند «آتلان» به کارگردانی معین کریم‌الدینی از دیگر مستندهایی است که نظر بسیاری را به خود جلب کرد، کارگردان این مستند توانست در هشتمین دوره جشنواره «سینماحقیقت»، تندیس بهترین کارگردان فیلم مستند بلند را دریافت کند.

«آتلان» را می‌توان داستان علی و تلاش وی برای برگزاری مراسم ازدواجش دانست، در واقع علی مربی اسب است که در کنار پدر و برادرش اسب‌های مسابقه را پرورش می‌دهند، علی قرار است با جوایزی که توسط ایلحان اسب مورد علاقه اش بدست می‌آورد عروسی بگیرد، کارگردان در این مستند در تلاش است تا تلاش‌های علی برای رسیدن به هدفش را به تصویر کشد.

این مستند از جمله محصولات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بود که توانست موفقیت‌هایی نیز در جشنواره‌های بین‌المللی به‌دست آورد.

چنارستان / هادی آفریده

هادی آفریده از جمله مستندسازان جوانی است که توانسته است موفقیت‌های بسیاری را در حوزه سینمای مستند به‌دست آورد، این کارگردان در مستند «چنارستان» تاریخچه خیابان ولیعصر یکی از قدیمی‌ترین خیابان‌های تهران را روایت می‌کند البته هرچند نسخه تلویزیونی با نسخه سینمایی آن متفاوت بود، اما با این حال «چنارستان» توانست مخاطبان بسیاری را در تلویزیون به‌دست آورد.

این فیلم مستند توانست در هشتمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» تندیس جشنواره و دیپلم افتخار بهترین نویسنده گفتار متن را بدست آورد.

من می‌خوام شاه باشم / مهدی گنجی

همانطور که از نام «من می خوام شاه باشم» به کارگردانی مهدی گنجی مشخص است، این اثر خود نیز به اندازه اسمش متفاوت است، اثری درباره مردی که می‌خواهد یک خان شود.

در واقع «من می خوام شاه باشم» درباره عباس برزگر است که با تلاش و سختی بسیار خانه‌اش را به یک مرکز پذیرایی برای توریست‌های خارجی تبدیل کرده و موفقیت‌هایی را نیز در این زمینه به دست آورده است. اما این موفقیت او را راضی نمی‌کند و تصمیم می‌گیرد که یک ایل جدید با سلیقه خودش تأسیس کند، عباس برزگر دوست دارد که خان این ایل شود و به همین دلیل می‌خواهد با یک دختر عشایری ازدواج کند که با مخالفت همسر و خانواده‌اش مواجه می‌شود.

مهدی گنجی این مستند را روایتی از زندگی یک انسان بسیار معمولی اما با ویژگی‌های خاص می‌داند و سبک ساخت این اثر را مستندسازی تک نفره می‌داند.

این مستند توانست تندیس بهترین کارگردانی را از سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر به‌دست آورد.

جایی برای زندگی / محسن استادعلی

کم و بیش می‌توان از نام این مستند درباره موضوع آن حدس زد، محسن استادعلی از جمله مستندسازانی است که در کارنامه کاری خود فیلم‌های متفاوتی دارد که هرکدام توانسته مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد، که از جمله این آثار می‌توان به فیلم مستند «زنانگی» اشاره کرد که آن هم یکی از مستندهای اجتماعی قابل تأمل است.

اما «جایی برای زندگی» برخلاف «زنانگی» که درباره چند زن است که در کنار هم زندگی می‌گذرانند، درباره چند مرد است که به دلایل مختلف در یک خوابگاه در کنار هم زندگی می‌کنند، البته این را باید بگوییم که «جایی برای زندگی» قبل از «زنانگی» توسط این مستندساز تولید شده است.

محسن استادعلی توانست در هشتمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» جایزه ویژه هیأت داوران را دریافت کند.

شش قرن و شش سال / مجتبی میرتهماسب

مستند «شش قرن و شش سال» نسبت به دیگر آثاری که در هشتمین جشنواره «سینماحقیقت» به نمایش درآمده بود، یک اثر متفاوت با موضوعی متفاوت به شمار می‌رفت. مستندی که درباره موسیقی بود.

«شش قرن و شش سال» فیلم مستندی است اثر مجتبی میرتهماسب، در این مستند گروهی موسیقیدان تلاش می‌کنند تا تصنیف‌های منسوب به «عبدالقادر مراغی»، برجسته‌ترین موسیقیدان، نظریه‌پرداز، نویسنده و شاعرِ ۶۰۰ سال پیش را به استناد کتاب‌ها و رسالات کهن و از لابه‌لای تاریخ و فرهنگ ایران بازیابی و بازخوانی کنند. این گروه پس از ۶ سال کنکاش و تلاش و تمرین موفق می‌شوند آثاری که قرن‌ها پیش از ایران به ترکیه نقل مکان کرده بودند را برای اولین بار ضبط و منتشر کنند.

این مستند توانست تندیس جشنواره و دیپلم افتخار بهترین پژوهشگر را برای محمدرضا درویشی و مجتبی میرتهماسب به‌دست آورد.


منبع: مهر

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا