اخبار خوزستانتیتر دوتیتر یکستون وسطیادداشت

در پی اجرای طرح شکرانه مرکز جامع تصویربرداری اکسین؛ در میانه آماج اخبار تلخ، خیرخواهی دیگران خوشحال کننده است

*مریم ماندنی پور

در شرایط حساسی که ایران و مردم آن در زمانه اکنون با اخبار ناگوار و تلخ به سر می برند، آنچه دل هر انسانی را شاد می کند، شنیدن اخبار خوب است. اخبار خوبی که اگر خبر از کارهای خیرخواهانه بدهد فرصتی است تا آدمی بیندیشد که انسان هایی هستند که به انجام مسئولیت های اجتماعی هم فکر می کنند.
چندی پیش که برای انجام تصویربرداری پزشکی راهی مرکز جامع اکسین در اهواز شدم با حجم مراجعه کنندگانی مواجه شدم که پذیرش شده بودند تا عکس ام آر آی یا ماموگرافی بگیرند. در دست خود نسخه یا نامه هایی داشتند که از مراکز خدماتی همچون کمیته امداد، بهزیستی، مراکز بهداشت، انجمن های خیریه یا آسیب دیدگان اجتماعی برای انجام تصویربرداری معرفی شده بودند.

متوجه شدم که آنها کلیه خدمات مورد نظر را رایگان دریافت کرده و نتیجه تصویربرداری هم به آنها تحویل می شود. وقتی که خود من هم پذیرش شدم مبلغی دریافت نکردند. هنگامی که از چرایی این موضوع جویا شدم از طرح شکرانه ای گفتند که تبلیغات محیطی آن در محل نصب شده بود و یادم آمد به اینکه در گروه خانوادگی مان اخبار مربوط به راه اندازی و آغاز طرح شکرانه هم به اشتراک گذاشته شده بود. از اینکه من هم از خدمات خیرخواهانه مرکز جامع تصویربرداری اکسین بهره بردم خشنود شدم. چون از محل ذخیره پولی که برای مدرسه دخترم گذاشته بودم و آن مبلغ را هم همسرم به سختی تامین کرده بود باید هزینه تصویربرداری را پرداخت می کردم.

اینکه یک شخص یا مرکزی دلش می خواهد از سهم سود و سرمایه گذاری خود گذشت کند و یک ماه به صورت شبانه روز، خدمات رایگان دهد قابل ستایش است و باید الگویی برای سایر بخش های خصوصی باشد.

در صندلی های سبز چوبی مرکز اکسین به تلویزیون خیره شده بودم. آفتاب ملایمی از پنجره های بزرگ مرکز به درون تلالو داشت. از کافی شاپ بوی قهوه و شکلات می آمد و عطرش باعث شد تا رخ در رخ نهال های «سانسوریا» و شوم که بهترین گیاه برای تزئین و مفرح کردن فضای ساختمانی محسوب می شود.

خانمی صدایم می زند و از طریق آسانسور به زیر زمین هدایتم می کند. زیر لب می گویم: یعنی زیر زمین مرکز هم به قشنگی و آرامش طبقه همکف است. شاید. از آسانسور معلوم است که کلا در طراحی همه ملزومات سالن به «فوبیای» مراجعه کنندگان توجه شده است. چون نه تنگ است و نه تاریک. ثانیه ای بعد در زیر زمین هستم. خانم و آقایی در بخش انتظار نشسته اند. نگاهشان به تلویزیون است. بچه ای هم در کنار گلدان به گل ها دست می زند تا طبیعی بودنشان را لمس کند. مردی که پالتو بر تن دارد و چکمه ای نظامی بر پا، در دفتر یادبود مرکز متنی می نویسد که دلم می خواهد موقع خارج شدن از مرکز نظرش را بخوانم و می خوانم.

پرستار (آماده ساز) صدایم می زند. بسته «گان» (لباس یک بار مصرف برای عکس برداری) را به دستم می دهد. از در چوبی رختکن داخل می روم. تمام فلزات از کلید و انگشتر میناکاری شده را از خود جدا می کنم.

آماده ساز لبخندی بر لب دارد و مردی هم که در انتظار رفتن به درون اتاق ام آر ای است تا آخرین لحظه گوشی را در دست دارد و اخبار را مرور می کند. با حالات چهره و تعجب هایش اخبار مربوط به تهدیدات آمریکا و هواپیمای مسافربری را دنبال می کند. گاهی روی پاهایش می زند و می گوید: «واااااای آخه چراااااا.»

پذیرش طبقه زیرزمین صدایم می زند و بخشی از آنچه که در فرم شرح حال یادمان رفته بنویسم را می پرسد و یادداشت می کنم. چراغ اتاق ام آرآی قرمز است و نشان می دهد فردی در تونل ام آر آی در حال عکس برداری است. فضای سالن مطبوع است و نو نواری اش حس خوبی را القا می کند. شبکه سه اخبار ورزشی پخش می کند. پهلوانی مادرش را بغل کرده است. تصویر پهلوان تختی است که تلویزیون در ۱۷ دی ماه به مناسبت سالروز درگذشتش خبری از دوران پهلوانی اش پخش می کند. دختر جوانی کنارم می نشیند. آرام است و کیفش را سفت چسبیده. به نظر می رسد دانشگاهی است. یا ترس از درس های نخوانده دارد یا از ام آر آیی که تا حالا نگرفته است. میگه: «خانم تا حالا ام آرآی گرفتی. ترس نداره؟» دستش را می گیرم. به او می گویم: «دخترجون نگران نباش. من طی این سالها دو سه بار ام آر آی کمر و گردن داده ام. ترسی نداره. البته که در خبرها خواندم که دستگاه ام آرآی مرکز اکسین در نوع خود کم نظیر است و از آخرین تکنولوژی برخوردار است.» دختر لبخندی می زد و انگشت هایم را فشار می دهد و سردی دستش گرم می شود.

خانم آماده ساز صدایم می زند و به داخل اتاق دل باز و بزرگ ام آرآی میروم. بی آنکه چششم را ببندم و تکانی بخورم، تخت روی گانتری دراز می کشم. چراغ قرمز می شود.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا